۱۴۰۳ اسفند ۱۱, شنبه

یاد مادر

مدّت زیادی از درگذشت مادرم سپری‌شده‌است ولی دائماً و مکرّراً، سختی‌هایی که در زندگی متحمّل‌شد را بیادمی‌آورم و از درون، فرومی‌پاشم.
😔
بغض، گلویم را می‌فشارد و اشک در چشمانم حلقه‌می‌زند. 
مادر، موجود عجیبی است. درواقع، هست و نیست خود را عاشقانه به‌پای فرزندش می‌ریزد و کوهی از مشکلات را با دل و جان، تحمّل می‌کند تا فرزندش سختی نبیند. 
😢
راستش، نمی‌توانم حتّی از رویدادهای خوشایند، لذّت‌ببرم زیرا فوراً مادرم را بیادمی‌آورم درحالی‌که او، سزاوار شادی بود ولی آنچه که مستحقّش بود را در زندگیِ پُراز درد و سختی‌اش، بدست‌نیاورد. 
😭