-
دورزدنِ محدویّتها
روی سیستمعامل آندروید کارمیکردم.
سیستمعامل ارزان و عوامپسندی که اصلاً بهش اِرادتی ندارم. برای بروزرَسانیاَش،
دُچار مشکل شدم. آری، سایتهای رسمی و فروشگاهی مربوط به گوگل بنابر دلایل سیاسی و
مشکلاتی که این روزها بیشازپیش خودش را نشاندادهاست، اِجازۀ دسترسی ازطریق کشور
ایران را به من نمیداد و من مجبور بودم برای برخی کارها، ارتباط مطمئنّی با این
اسب چَموش برقرارکنم.
برای
هزارمینبار تلاشکردم و از شیوههای متداول استفادهکردم امّا ارتباطات موقّتی که
باعثمیشد سایت گوگل من را در محدودۀ تحریمنبیند، پیایدارنبودند و دربرخی مراحل
حسّاس، قطعمیشدند. بازهم شکست را نپذیرفتم و شیوههای مختلف را امتحانکردم.
آخرش هم تونستم به شیوۀ مناسبی دستیابم. آره؛ جوینده، یابنده بُوَد.
وقتی
داشتم به تلاشم بطور خستگیناپذیری میافزودم، بیادم آمد که همواره باچنین مشکلاتی
در تمام عُمرم برخوردکردهام. شعار خوبی برای اینچنین مواقعی دارم که همیشه به «آب»
میگفتم. یک کوهِ بزرگ را چگونه جابجا میکنند؟ سنگریزه، سنگریزه!
-
اختراع
مدّتهاست
که شیوۀ ویژهای برای تولید مستقیم انرژی الکتریسیته از الکترونها ذهنم را مشغولکردهاست.
خدامیداند برای تهیّۀ موادّ اوّلیّۀ آزمایشاتم، بهچه جاهایی سَرزدهام. برای
تهیّۀ عناصر شیمیّایی همچون «ژرمانیوم» و «سیلیسیوم» درمقیاس بسیار کوچک باید
هزینۀ هنگفتی بپردازم. تازه نمیدانم برای تهیّۀ وسایل آزمایشگاهی چقدرباید هزینهکنم؟
به دانشگاهشیراز هم سَریزدم. برای استفاده از امکانات آزمایشگاهی آنجا، بایستی
بایک استاد، پروژه را دنبالکنم. در دانشگاه خودم یعنی دانشگاه پیامنور واحد
شیراز که دارای آزمایشگاه خوبی بود نیز درآن زمان که آنجا مشغول تحصیل بودم، از دو
استاد بگونهای که به اصلِ شیوهای که در ذهن دارم پینبرند، چیزهایی پُرسیدم.
خیلی عجیب بود. هردو استاد نتوانستند پاسخی به من بدهند. حتّی هنگامیکه فرضیّۀ
خودم را نیز بصورت محدود به آنها گفتم بازهم نتوانستد آنرا ردّ یا تأییدکنند!
وقتیکه متوجّهشدم که دوّمین استاد نیز نمیتواند این فرضیّه را ردّ یا تأییدکند، دریافتم
که احتمالاً من اوّلیننفری هستم که به این موضوع توجّهکردهاست و بهمین دلیل
تصمیمگرفتم که آنرا همچنان مخفینگهدارم. آخه موضوع بمراتب بیشتر از تولید مستقیم
انرژی الکتریکی از الکترون است زیرا چنانچه این روش عملیباشد و توسعهدادهشود،
منجربه آزادشدن انرژی فوقالعادّه زیادی خواهدشد که استفادۀ نظامی و ضدّبشریّت از
آن دور از انتظارنمیباشد.
یادم
افتاد به مرحوم «نوبل». اون بندۀ خدا هنگامیکه دینامیت را ساخت، تصوّرمیکرد که
بااستفاده از آن به استخراج معادن خواهندپرداخت و در مواردی همچون راهسازی جهت
رفاه حال بشریّت استفادههای خوب و خوبتری از آن خواهدشد. بندۀ خدا هنگامیکه
اطّلاع یافت که از دینامیت در درگیریها استفادهشدهاست، غشکرد. آخرش هم وصیّتکرد
که هرساله جایزۀ صلحی بنامخودش برای افرادی که درراه صلح، دوستی و علم قدمهای
اساسی برداشتهاند، از ثروت زیاد خودش اختصاصیابد.
او
مُرد، جایزهاش را همهساله طیّ مراسم باشکوهی عرضهکردند ولی همواره دینامیت در
مسیر کُشت و کشتار و اقدامات ضدّبشری استفادهشد.
-
رازی در «آب»
شاید
بهترینکسی که میتواند به انگیزۀ اصلی پروژۀ تولید زیاد و مستقیم انرژی الکتریکی از
الکترون پیببَرد، «آب» باشد. آری، همان عنصر الکتریکی بنام اِل.ای.دی که همگان آن
را میشناسند، برای ما مفهومهای دیگری نیز دارد! باید به ذلالی آب بود تا به این
اَصرار پیبُرد. آه آبِ عزیزم...... نشانههایت همهجا هست. هرجا که اثری از تو
باشد، قلبم تندتر میتپد تا شاید متوجّۀ این ذلالِ نامرئی بشوم. بیشکّ تو همیشه
بهترین مسیر را بسوی آزادی و اقیانوس مییابی. من نیز آنجا خواهمبود. این گفته از
کیست؟
»If there is a wish,there
is a way…«