- بازگشت به موسیقی
امروز اتّفاق عَجیبی بَرام رُخداد: بَعد از مُدّتها، داشتم به رادیوی اِف.اِمِ ماشینم وَرمیرَفتم و بجای رادیو قرآن و رادیو مَعارف سُراغ ایستگاههای دیگِه هم رفتم. ناگهان نوایی را از یکی از ایستگاهها شنیدم که ابداً نتونِستم اَزِش بگذرَم. هَمون سُرود «اِی ایرانِ» معروف بود که توسّطِ یکی از گروههای اُرکست-سَمفونیکِ اَصلی اِجراء شدِهبود. بصورتِ کاملاً غیراِرادی دَستهام تکانخوردن و بهَمراهِ موسیقی و نُتهای بیهَمتایَش پَروازکردند و اینطرَف و اونطرَف رفتند. نواها، هَمنوازیها و صِداها مَنو به دورانی بازگرداندهبودند که موسیقی را میفهمیدَم و اَزِش لذّتمیبُردَم. آره؛ دوباره و پَس اَز سالها موسیقی را دَرکمیکردَم. همون حِسّ قدیم بهِم دَستدادِهبود. آخِه، مَن اونوقتها فقط برای موسیقیهای کامِل وقتمیزاشتم. با موسیقیهایی که یک زندِگی کامِل داشتند، حرفمیزدَم و یا به اونها گوشِدل میسِپُردم. بسیاری از آثار کِلاسیک از همین رَدیف بودند و اِجراهای فوقالعادِّۀ اُرکستهای بُزرگ هَم را مَعمولاً ازدَستنمیدادم. در زمانِ گوشدادن به موسیقی، سکوتِ کامِل را رُعایَتمیکردم و از اون دَستِه اَفرادی نبودَم که همیشه و دَرهَمِهحال، همینطوری و بیهَدَف و فقط از سَرِ عادَت نوایی و نواری را درکِنارِ دَستِشون روشننگاهمیداشتند.
مَن بَرای یک موسیقیِ کامل، دورههای زندگی قائِلبودم و دَر رَوَندِ آن، دورههای رُشد، بلوغ، جَوانی و اِدامۀ زندگی و حَتّی تجدیدِحَیات و بازگشت به زندگی را در ذِهنم مُجَسّممیکردم و حالا، پس از سالها دوری از آن اوضاع و اِحساسات، دوباره به هَمان عالَم بازگشتهبودم.
پس از پایانِ سُرودِ «اِی ایران»، رادیو را خاموشنکردم و به ایستگاه دیگری هم تغییرندادم. به سایر موسیقیها گوشدادم. خدای من، هَمِۀ موسیقیها را میفهمیدَم. من دوباره زندِهشدهبودَم!!! چرا؟ چگونه؟ و چرا در این زمان؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر