- تولّد آب
سال جدید در راه است و مثل همیشه، همه دارن سعیمیکنن خودشون را برای عید آمادهکنند. خوشحال هستند. امّا من به یک شکل دیکِه خوشحالم. من میدونم که سیزدهبدَر جزء جدائیناپذیر عید هست. سیزدهبدَر، روز تولّد آبِ عزیز است. چیه؟ چرا توفکر فرورفتی؟ بابا، سیزدهبدَر روزی هست که من بیشاز همیشه بهفکر آب هستم. آره، خودت میدونی؛ آب برای من مظهر عشق و پاکی است. یک عشق پاک و بیهمتا. عشقی خدائی. عشق از خدائی که وعدهداده.
بهرحال باید به «آب» بگویم، عشق من، دوست من، عزیز من، مونِس شبهای تاریک من؛ ایّامَت مبارک. برای رسیدن به بهشتت، ثانیّهشماری میکنم.
سیستمهای امنیّتی و اطّلاعاتی در کشورهای مختلف در چارچوب وزارتخانه و یا سازمان به وظایف خاصّ خودشان مشغولهستند. مثلاً در آمریکا درقالب سازمان و بانام «سیا» و در ایران قبل از انقلاب، بانام «ساواک» و در ایران بعد از انقلاب درقالب وزارتخانه درحال انجاموظیفه است. این سیستمهای اطّلاعاتی و امنیّتی بهشکل فوقالعادّه ظریفی اقدام به جمعآوری، کلاسِهکردن و پردازش اطّلاعات مختلف میکنند. مهمترین بخش هنگامیاست که ارتباط اطّلاعات مختلف، پیرامون موضوعات ظاهراً بیارتباط، مشخّصمیشود. همانطور که در سِریال جالب «شِرلوک هُلمز» دیدهمیشود، افرادی همچون برادرِ شِرلوک که از هوش و ذکاوت استثنائیی برخوردارند، با بررسی اطّلاعات رسمی و غیررسمی مختلف و ظاهراً بیارتباط، بهشکل شگفتآوری به جمعبندیهای عجیبی دستمییابند.
حکومت هرکشوری برای اتّخاذ هرگونه تصمیمی، هرچقدر بیشتر، از این افراد بهرهببرد، موفّقتر و دورتر از خطا خواهدبود. این رویّه دَهها سال است که در کشوری مثل انگلیس(بریتانیا) اجراءمیشود.
نکتۀ مهمّ دیگر این است که این سیستمهای اطّلاعاتی، بمراتب بیش از آنچه که عوامّ تصوّرمیکنند، دستیابی به اطّلاعات داشته و همواره حَجم بسیاربسیار سنگینی از اطّلاعات را بصورت تقریباً طبقهبندیشده حفظ میکنند. بعنوان مثال هنگامیکه در همین عملیّات اخیر که به دستگیری برادران ریگی در ایران منجرشد، براساس برنامههائی که در همین تلویزیون ایران بهنمایش گذاشتهشد، مصاحبههای افراد مختلف که حتّی در سطوح چندان بالای امنیّتی نیز نبودهاند، آنهم در میزگردهای بسیار معمولی تلویزیونی شبکههائی همچون سی.اِن.اِن، در سالهای پیش نگهداریشدهبود تا سَرنخهای مختلف اطّلاعاتی برای بدستآوردن ارتباطات برادران ریگی و بررسی احتمال حضورشان در نقاط خاصّی از دنیا همواره بهروزنگهداشتهشده و بهموقع مورد بهرهبرداری قرارگیرد.
درحالت عادّی اینقبیل اطّلاعات، محرمانه مانده و حتّی درصورتیکه در عملیّات خاصّی مورد استفادهقراربگیرند، بازهم از منابع اطّلاعاتی و نیز دستداشتن سیستمهای اطّلاعاتی در کسب اَخبار و اطّلاعات، سخنی بمیاننمیآید. بعبارت دیگر، گاهاً سالهای سال سپریشده و هرگز سخنی دراینخصوص گفتهنمیشود.
این موضوع یک اصل است و حتّی هنگام فروپاشی اتّحادجماهیرشوروی سابق، اطّلاعات طبقهبندیشدۀ سازمان مخوف و گستردۀ اطّلاعاتی آن یعنی «کا.گِ.بِ.» حفظ شد و انبوه عملیّات آن سازمان هرگز فاشنشد.
فیلمهائی شبیه «جیمز باند» یا همان مأمور 007 نیز باتوجّه به پوشیدهماندن همیشگی عملیّات سازمانهای اطّلاعاتی پیشرفته میتواند بصورت مبالغهآمیز، درقالب چند فیلم سینمائی مشتریپسند، علاوه برحفظ گیشه و درآمد فوقالعادّه، توانائی سازمانهای اطّلاعاتی را در اذهان عمومی بیشاز حدّ واقعی جلوهدهد!
هرچند که جریان دستگیری «برادران ریگی» نیز میبایست همچون هزاران مورد دیگر تا اَبَد مخفی میماند امّا بنابه شرایط روز و اِلزامات زمانی و بهرههائی که اِفشاءِ این عملیّات بدنبالداشت موجبشد که با لَغو آن قانون اساسیِ سیستمهای اطّلاعات و امنیّتی و سنّتشکنی غیرمنتظره، نظام سازمانهای اطّلاعاتی بههمبریزد. درواقع هنگامیکه بهاصطلاح بَرگها رو شد و یکطرفِ جریان، یعنی ایران، با دستهای باز به ادامۀ بازی پرداخت، باعثشد که کلّیّۀ حریفان دُچار سَردرگمی عمیقی شده و اقدامات عجولانهای را انجامدهند.
درواقع آنها از ترس بیشاز اندازه، مرتکب اشتباهات پیوسته و استراتژیک شدند. نیمهکاره رهاکردن یک عملیّات اطّلاعاتی میتواند خسارت جبرانناپذیری را به چنین سیستمهای اطّلاعاتی و امنیّتی واردنماید و این درحالیبود که حریفان با دستپاچگی فراوان، در فاصلۀ زمانی بسیار بسیار کوتاهی مرتکب تعداد زیادی از این اشتباهاتشدند. کافیاست با دقّت بیشتری به جزئیّات اوّلین خبری که درمورد دستگیری «ریگی» اعلامشد توجّهکنی. در همان خبر اعلامشد که عکسی از حضور «ریگی» در پایگاه آمریکائیان در کشور افغانستان گرفتهشدهاست. این یک خبر کاملاً رسمی بود و علیرغم اِنکار سازمانهای اطّلاعاتی متّهمشده، دارای بار وحشتناک و ضربۀ کشندهای بود که بصورت کاملاً عجولانه باعثشد همان سازمانهای اطّلاعاتی، ازترس نادیدهگرفتهشدن مواردِ حفاظتی مشابه، بهناگهان تمام عملیّات خود را معلّقکنند. این یعنی یک عقبنشینی غیرقابل جبران. درواقع کارشناسان و افسران اطّلاعاتی آن سازمان و سازمانهای مشابه همچون بازیکنان زمین فوتبال، با پای خودشان به خودشان گُلزدند.
آنچه که در ذهن من بعنوان یک سؤال مبهم نقشبسته این است که: برادر «شِرلوک هُلمز» کجاست؟ باید یکی از این دو حالت را قبولکنیم: 1-اطّلاعات بهموقع و کامل به او نرسیدهاست. 2-دیگری کسی مثل او در سازمانهای آنها وجودندارد.
- هر اطّلاعاتی خوب است.
یکی از مواردی که سازمانهای اطّلاعاتی و امنیّتی سعی در جمعآوری آن دارند، نام و مشخّصات نیروهای رُقبا و دشمنان خود است. مثل نام افسران و رَدِههای مختلف تشکیلاتی سازمانهای اطّلاعاتی و امنیّتی متقابل. در برخی از کشورها، مسلّماً علاوهبر نام پرسنل سازمان اطّلاعات و امنیّت، افراد دیگری همچون نیروهای کلیدی نظامی و شبهِنظامی و اعتقادی نیز مَدّنظرمیباشد. درواقع براساس همین اطّلاعات میتوانند حدسبزنند که یک منبع اطّلاعاتی، فرد مطمئنّی است و یا اینکه باتوجّه به وابستگیهایش، احتمالاً فردی نفوذی محسوبمیشود. امّا اِشکالکار هنگامی بُروزمیکند که باتوجّه بهاینکه وابستگی یک منبع اطّلاعاتی به سیستمهای امنیّتی و عقیدتی حریف/رقیب کشفمیشود، از همۀ اطّلاعات او چشمپوشی کرده و سریعاً خود را از او دورمیکنند. اینجا نیز یک اشتباه سنّتی رُخدادهاست زیرا عملاً جهت حفظ امنیّت خود و مخفیماندن نیروهای رابط اصلیشان، قسمت مهمّی از اطّلاعات را ازدستدادهاند. بنظرمن یک سازمان قوی و مقتدر که ریگی بهکفشش نیست، از این موضوع و احتمال استفادۀ سیاسی از آن هراسی بهدِل راهنمیدهد و چنانچه بجای حفظ ارتباطات اصلی، قطع ارتباط و یا تعویض ارتباط کند، علاوه براینکه نشانۀ ضعف آن سیستم اطّلاعاتی است بلکه نشانۀ احتمالی اَغراض شیطانی و نقشههای پلید و ضدّ انسانی آن سازمان میتواندباشد. درواقع اصول اوّلیّه را رعایتنکردهاست. به بخشهای بعدی دقّتکن تا بهتر متوجّۀ منظورم بشی.
- سازمان دُوَل متّحد
چیه؟ تعجّبکردی؟ عمداً ننوشتم «سازمان مِلل متّحد». آخِه اونجا که جای اتّحاد مِلّتها نیست. اصلاً نمایندۀ مِلّتها، الزاماً دولتهاشون نیستند. اونجا تعداد زیادی از نمایندۀ دولتهای مختلف مردمی و غیرمردمی دنیا دور هم جمعمیشوند و بهقول خودشون یک کاری میکنند.
بنظرمن اونها فقط دارن اَدا دَرمیارن. بزار برات توضیحبدم: تمام اون دولتهائی که اون حضرات نمایندِهِشان هستند، دارای سازمانهای اطّلاعات و امنیّتی هستند. خداوکیلی آیا در اون «سازمان مِلل متّحد»، دستورالعملی برای یکسانکردن سازمانهای اطّلاعاتی کشورها و ملل متّحد وجوددارد؟ آیا سعی در اجرای یک سیستم شفّاف بینالمللی کردهاند؟ قوام شفّافیّتِ تصمیمات دولتی و بینالمللی توسّط همین سازمانهای اطّلاعاتی حفظ میشود ولی همین حضراتی که اِدّعای اتّحاد درقالب یک سازمان بینالمللی متّحد ملّتها را دارند، هرگز دراین راستا قدمی برنداشتهاند. درواقع هرگز سعینکردهاند جهت حفظ همان ملّتهائی که این سازمان داعیّۀ اتّحاد آنها را دارد، تمام تصمیمات دولتهای حاکمههِشان را شفّافسازی نمایند و عملاً در آن سازمان، منافع دولتها حفظ میشود و نه ملّتها! یعنی سازمانهای اطّلاعاتی درخدمت همان دولتهای ظاهراً متّحد است و نه ملّتها! برای اینکه موضوع کاملاً روشن شود به مُصوّبات زمینماندۀ همین سازمان بینالمللی درخصوص واگذاری بخشهائی از کشور هِند و نیز کشور چین به کشورهای دیگر و یا بصورت خودگردان اشارهمیکنم که خواست مردم بومی آن مناطق میباشد ولی دولتهای این دو کشور، نمایندگانی را به این سازمان بینالمللی میفرستند که عملاً ازطریق یک سیستم اطّلاعاتی گسترده پشتیبانی میشود. این موضوع درمورد شوروی سابق و کشورهای بلوک شرق کاملاً روشن بود و اینک نیز ادامهدارد.
- اتّحاد سالم اطّلاعاتی
اگر بهراستی حکومتها ادّعای مردمیبودن دارند، باید سازمانهای اطّلاعاتی خود را بگونهای سازماندهیکنند تا «نظام اطّلاعرسانی باز» تضمینشود. این نظام که اتّفاقاً در دستوری، چندماه پیش ازطریق رئیسجمهوری ایران نیز بصورتی خاصّ ابلاغشد و در رسانهها نیز اعلامشد، باعث بَرهَمخوردن رانتخواریها و عدمایجاد تِراستها میشود. سازمانهای اطّلاعاتی میتوانند بهترین ضامنین چنین سیاست باز و مُدِرنیباشند. باتوجّه بهاینکه همواره احتمال رفتار تحکّمآمیز و دیکتاتوری حکومتی که توسّط رانتخواران و مافیاهای سیاسی و اقتصادی تصرّفشدهاست، وجوددارد، بدون وابستهکردن سازمانهای اطّلاعات و امنیّتی درچارچوب همان سازمان ملل متّحد، امکانپدیر نیست. ایکاش این سازمانها و افسرانشان، اهمیّت نقش خودشان را زودتر میفهمیدند. روزی اینچنین خواهدشد ولی آن روز بسیار بسیار دور است؛ شاید بعد از جنگ جهانی سوّم!
- مُزدِ ازما بهتران
در انتهای هر ماه، نوار حقوقی(فیش حقوق) را به پرسنل میدهند تا بدانند عملکرد ماه پیششان چگونه بودهاست و چقدر حقوق دریافتداشتهاند. جالب اینجاست که غالباً یکنفر تمام نوارهای حقوقی را دردست دارد و یکی-یکی آنها را براساس نام به صاحبانشان میدهد. امّا نکتۀ جالب هنگامیاست که نوار حقوقی مدیران جزء در یک پاکت جداگانه و سَربسته، بصورت کاملاً مُجزّا تقدیم حضورشان میشود. آره عزیزم، معمولاً همون مدیران با محبّتی که تمام کارهایشان را بردوش کارکنان بَدبخت گذاشتهاند و به فعّالیّتهای مهمّ شخصی خودشون پرداختهاند! بندگان خدا از صبح تا شب با خودرو و رانندۀ اداری بهدنبال کارهای شخصی خودشان و فامیلشان هستند. درحالیکه کارکنان برای کارهای ضروریشان باید با بدبختی مرخّصی بگیرند، میبینی که برخی از این حضرات درپایان سال، کلّی مرخّصی طلبکارند و این نشانمیدهد که مخلصانه و تماموقت درخدمت مردم و میهنشان بودهاند، البتّه کلّی هم اضافهکاری داشتهاند! اینجاست که جای همان سیستمهای اطّلاعاتی و قوانین شفّافسازی خالیاست. مَگِهنه؟
- سازمان اطّلاعاتی غیر حکومتی
اینکه میگن سازمان اطّلاعاتی باید یک سیستم تشکّلیافتۀ حکومتیباشد، درست است ولی بهاین معنی نیست که همه، دستشان را روی دست بزارن و ببینند این سیستم معجزهمیکند. درواقع تمام افراد یک جامعه موظّفهستند هرگونه اطّلاعاتی که منجر به اِحقاق حقّی میشود و یا اینکه باعث پیشرفت و آسایش دیگران میگردد را دراختیار همگان قراردهند. منظورم صرفاً گزارشات مردمی به نهادهای بازرسی و امنیّتی نیست بلکه رسانهها و اربابجَرائِد نیز بهنوبۀ خود میتوانند نقش مؤثّری دراینراستا داشتهباشند. گزارشات مصوّر و مصاحبههای مستندِ این رسانهها در سطوح پائین جامعه، میتواند بدور از ایجاد التهابهای سیاسی فراگیر اجتماعی که به درگیریهای سنگین همچون وقایع بعد از انتخابات دَهُم ریاستجمهوری ایران انجامید، باعث کشف و رفع پیوستۀ ناهنجاریها گردد. اینکار دیگر سیاهنمائی نیست بلکه نوعی رفتار عاقلانه، مدبّرانه و حقجویانه است که شایستۀ دریافت جایزه نیز میباشد. مسلّماً سازمانهای اطّلاعاتی و امنیّتی نیز میتوانند از چنین منابعی بهخوبی بهرهببرند.
- بهائیّت
من توی بلاگهای قبلیم از بابیّت، بهائیّت، وهّابیّت و چند دین و فرقۀ دیگرنوشتهبودم. درواقع براساس کتابهای تاریخ دبیرستانم فکرمیکردم بهائیّت همچون بابیّت یک فرقۀ جدید اسلامیاست ولی درپاسخم نوشتهاند که ابداً یک فرقه نیست، بلکه یک دین جدا است. دینی بعد از اسلام. حتّی نوشتهاند که پیروان آن برای رسیدن به هدفشان فعّالند و برخلاف نظرمن که نوعی اِنفِعال و رُکود و به رَخوَتکشاندن در آنها وجوددارد، نوشتهاند که بسیار فعّالند و ذکرکردهاند که از روشهای مسالمتآمیز و غالباً سیاسی فعّالیّتمیکنند.