۱۳۸۵ اسفند ۶, یکشنبه

يادگار 19/02/1384

- شكر

چندبار شده كه ازنو سعي كرده ام خصوصاً پيرامون مسائل ورزشي. تونستم كه بسرعت بدنم را بازسازي كنم و ورزشهاي تقريباً سنگين را دوباره اِجراكنم. اين موهبتي الهي است كه مي تونم اينچنين بدنم را آماده شرايط سخت كنم. چگونه شكرگذارم؟

- پول

ديشب در جمعي خانوادگي پيرامون ميلياردها تومان پول و اِرثيه بحث و تصميمگيري مي كرديم. برام خيلي جالب بود كه بعضي از ما يعني دقيقاً دونفرمون، هيچ احساس خاصّي نداشتيم و دو ميلياردتومان برايمان مثل دوهزارتومان بود. مسلّماً با دريافت چنين پولي زندگيمان از اين رو به آن رو مي شود امّا براي ما دونفر، مسائل ارزشي مهم تر بود. اينكه صددرصد حلال باشه و حقّ كسي پايمال نشه و اينكه برامون اهمّيت نداشت كه ديگران درمورد سهمشون چه تصميمي بگيرند و يا اينكه اصلاً اينهمه پول احياء شود و يا خير؛ همه و همه نشانه هايي از فكر و روان پاك و سالم بود. خدايا اين موهبت را از من نگير. كمكم كن تا همواره چنين بمانم.

- بازم پول

آخه پول به تنهايي چه فايده اي داره؟ جايي كه عشق نباشه، پول فقط ابزار فخرفروشي و بطالت است. جاي تجمّلات است. من مخالف زندگي مرفّهانه نيستم بلكه علاقه مند به چنين زندگيي با تسهيلات فراوان هم هستم امّا بشرطيكه انسان جنبه اش را داشته باشه و به ديگران نيز كمك كنه. بيش از حدّ بذل و بخشش نكنه و البتّه در بخشش نيز خساست بخرج نده؛ يعني آياتي كه امروز صبح مطالعه كردم!

جونِ من عجيب نيست؟ اون جريان ديشب و اين آيات اموروز صبح!

- جلّالخالق

نزديك به يكسال و نيم پيش علاقه خاصّي به وصول اون مبالغ ميلياردي پيداكرده بودم چراكه در آنزمان امّيد زيادي به كمك به برخيها را در دل داشتم. اونموقع تصوّرم در مورد انسانهاي پيراموني اينچنين مخدوش نشده بود. كم كم موضوع را رها نمودم و پس از آن تصوّراتِ بدي كه شرح دادم، كلاً رهايش نمودم. اينك كه بازگشته ام و سعي در ديدن هر چيز از دريچه امّيد و وعده هاي خداوند نموده ام، اينگونه داستانها داره رخ مي ده. خدايا چگونه شكربجاي آورم.

هیچ نظری موجود نیست: