۱۳۸۵ اسفند ۹, چهارشنبه

يادگار 20/11/1385

- سیاست!

همیشه سعی کرده ام تا از بحثهای مستقیمِ سیاسی پرهیزکنم امّا چیزی به ذهنم خطورکرد و فکرم را برای مدّتِ زیادی به خودش مشغول داشت بگونه ای که نتونستم اینجا ننویسمش؛ آخه حرفِ دلم است:

- مرگ بر....

وقتی که شنیدم برای هزارمین بار می گفتند مرگ بر آمریکا و انگلیس خنده ام گرفت و به این موضوع اندیشیدم که: هر کارِ نادرستی را که مثلآً به آمریکا نسبت می دهند، خودِ آمریکا اوّلین قربانیِ اون است. مثلاً می گن آمریکا و کشورهایی مثلِ انگلیس سعی کرده اند تا با رواج موادّ مخدّر جوانهای ما را منحرف کنند و از این قبیل حرفها؛ درحالیکه خود اروپاییها اوّلین قربانیهای قرصهای ایکس بودند. وقتی می گفتند نظامهای استعمارگرِ انگلیس و روسیّه فرقه های مجعولِ دینی را برای انحرافِ اعتقاداتِ اصیل مذهبیِ ایرانیها و مسلمانان ایجادکردند؛ این موضوع را بخاطر آوردم که: روزی نیست که توی اون کشورها مکاتبِ شیطان پرستی با اون جنایاتِ فجیع ظهور نکنه. و یا اینکه زمانیکه از ترویجِ مصرف گرایی حرف می زدند، بازم به یاد اوجِ تبلیغاتِ موادِّ مصرفی در همون کشورهای اروپایی افتادم.

با یک منطقِ دو دوتا، چهارتا به این نتیجه رسیدم که آمریکا و انگلیس و امثالهم مثلِ بقیّه بدبختن و اصلِ کاریها پشتِ نام اونها مخفی شده اند. جدّی می گم. اصلِ کاریها خیلی هم خوشحال می شن که یک عدّه آمریکا و انگلیس را مسئول بدانند و عدّه ای دیگه، ایران و سوریّه و.... اونها افرادی هستند که از این اوضاعِ وانفسها کمالِ استفاده را می برند. آخه بدبختهایی مثلِ آمریکا و انگلیس که نمی توانند مسائلِ داخلیشون همچون بیکاری، خساراتِ سیل و ایدز و... را حلّ کنند، چطور می توانند باعثِ همین بدبختیها توی کشورهای دیگه بشن؟ از همه مهمتر، اگه ادّعا میشه که این ناامنی های منطقه ای را اونها برای فروشِ اسلحه هاشون راه انداخته اند، باید گفت که خودِ اونها از بزرگترین خریدارانِ سلاح در دنیا هستند و همۀ اون تسلیحات را از کارخانجاتِ معظّم اسلحه سازیِ چند ملّیّتی که ظاهراً توی همون کشورها مستقر هستند خریداری می کنند. تازه جوونهاشون را هم با همون تسلیحات به جنگِ خلیجِ فارس، افغانستان، عراق و هزار جای دیگه فرستاده اند.

من نمی دونم چرا تا این حدّ باید مردمِ کشورها اینطور ساده لوحانه به جونِ هم بی افتند و اینطور خسمانه مرگ بر هم بگن؟! چرا کسی نمیره ریشه ها را پیدا کنه و اونها را نابود کنه. بخدا درست عینِ جنگهای واهی و بی جهتِ شیعه و سنّی هست. اصلاً اختلافی وجود نداشت بلکه افرادی داشتند از این میون بهره ها می بردند. حالا هم قراراست آمریکا و عراق به جونِ هم بی افتند. چرا هیچکس نمیگه وقتِ افشاء کردن است؟ چرا هیچکس نمیاد بجایِ سردادنِ شعار مرگ بر این کشور و اون کشور بلند بگه مرگ بر فلان کارخانۀ اسلحه سازی؟ چرا به جایِ مبارزه با مافیای موادّ مخدّر و مافیای اسلحه و امثلِ اینها، همه خودشون را پشت مبارزاتِ سیاسی مخفی کرده اند؟ اینهمه سال که اینهمه فحش و بد و بیراه به هم دادند و کشورهای همدیگه را محکوم کردند، به کجا رسیدند؟ معلومه. من می گم؛ با صداری بلند می گم که همه حرفِ دلم را بدانند: با فریب خودشون باعث شدند که اون حضراتِ بهتر از قبل و بیشتر از هر روزِ دیگه ای به تجارتِ غیرِ مشروع خودشون ادامه بدن. وقتیکه ایران موردِ حمله قرارگرفت فقط دو راهِ حلّ درپیش داشت: یا باید از خودش دفاع می کرد، و یا اینکه اجازه می داند کشور زیرِ چکمه های آنچنانی به خاک و خون کشیده بشه و نوامیس زیر پاهای آلوده موردِ تجاوز قراربگیره. پس به ناچار راهِ اوّل را برگزید و همین امر باعث شد تا میلیونها دلار اسلحه فروخته بشه. امّا هیچکس در هیچ شعاری اسمِ هیچ کارخانۀ اسلحه سازی را به زبان نیاورد و فقط می شنیدیم که می گن مرگ بر آمریکا، اسرائیل، انگلیس و.... آره همونهایی که همه روزه دارن از همون کمپانیهای اسلحه سازی خریدهای کلان می کنند؛ همونهایی که تا بنِ دندان مجهّز به اون تسلیحاتِ گران شده اند تا جایی که پولی براشون نمانده است تا خساراتِ یک سیل را در فلان ایالتِ آمریکا جبران کنند! ما فقط به یک مُشت کشور بدبخت فحش دادیم. بدبختهایی که خودشون هم مثلِ ایران، عراق، افغانستان و.... قربانی بودند!

- حالا

جریانِ هولوکاست، طالبان، وهّابیّون و.... همه روشهای دیگری برای زنده نگه داشتنِ آتشِ جنگ و فروشِ روز افزونِ تسلیحات بود. کوپنِ هولوکاست تموم شده بود و حالا باید برسرش دعوا می شد تا یک آشوبِ دیگه برپا می شد. یکی از پایگاههای مصرفِ اصلیِ تسلیحات (یعنی ایران) که دیگه روی پای خودش ایستاده بود، نیازِ چندانی به اون خریدهای شرایطِ جنگ نداشت پس باید بقیّه را درگیرمی کردند. داستان یازدهِ سپتامبر که تموم شده بود. جنگِ عراق هم که دیگه فروشِ تسلیحاتِ آنچنانیی درپی نداره؛ افغانستان هم که دیگه فقط می تونه حقوقِ بازنشستگی اسلحه فروشهای قدیمی را جورکنه؛ پس باید دنبالِ بحران سازیِ دیگه ای باشند. موضوعِ جزایرِ ایران، موادّ مخدّر، هولوکاست و هرچیزِ دیگه ای باید موردِ توجّه قراربگیره. باید خوراک کارخانجات تسلیحات سازی و موادّ مخدّرسازی به هرشکلِ ممکن فراهم بشه. دوتا دوست را هم که به جونِ هم بیندازند، می تونه باعث بشه یکی چند دلار کاسبی بکنند.

- حقّ السکوت

ولی داستان بهمین واضحی نماند بلکه افرادی که از اینجور مسائل سردرآوردند، حقّ السکوت گرفتند و یکجورهایی سهیم شدند. مثلاً کارخانجاتِ خوردرو سازی توی همین جنگِ ایران و عراق، چقدر کاسبی کردند؟ همون خودروهایی که اسمشون دائماً بعنوانِ خودروهای مقاوم و خوب برسرِ زبانها بود و پشتیبانیهای گسترده ای را در منطقه های جنگی بدون آنها نمی توانستند انجام بدهند، توی گزارشات خبری می دیدم که در جنگهای آفریقایی نیز درست مثل ایران و عراق موردِ استفادۀ گسترده قرارمی گیرند. خدای من؛ چه تجارتِ آب و نون داری؟! امّا این حقّ السکوتها از نوع سهیم شدن در اون بازارِ آشفته بود و سهیم شدن یعنی شریک شدن. شراکت هم قوانینی داره که شرکاء موظّف هستند بهش عمل کنند. بخاطرِ همین هم بود که قطعنامه های شورای امنیّت علیه ایران در مسائلِ هسته ای را همون حضراتِ به ظاهر دوستِ چینی و شوروی نیز تأیید فرمودند و از حقّ وِتوی آنچنانیشان استفاده نکردند. این قانونِ شراکت بود. وقتیکه اون قطعنامه در آژانسِ انرژی هسته ای چندسالِ پیش صادرشد؛ همه شُکّه شدند چون خبری از لیست کشورهایی که دائماً لافِ حمایت از ایران را می زدند نبود. برعکس، اونها هم جزءِ حامیانِ همون قطعنامه بودند. می دونی چرا؟ خب معلومه: باید از ایجادِ یک شریکِ دیگه جلوگیری می کردند. ایرانِ هسته ایِ اسلحه ساز نباید واردِ میدان می شد. نباید می تونست به چهل کشور محصولاتِ تسلیحاتی صادرکنه. امّا اگه دیدی کوتاه آمدند فقط یک معنی می تونه داشته باشه: اینکه ایران هم واردِ بازارِ تسلیحات شده و دیگه اونها درمقابلِ کارِ انجام شده قرارگرفته اند و باید برسرِ تقسیم بازار باهم کناربیان. یعنی ایران هم قوی شده. یعنی اگه با ایران کنارنیان، بازارهای دیگه را ازدست خواهندداد. بهمین دلیل هم رئیس جمهور فرانسه چند روز پیش گفت که: حالا اگه ایران یکی دوتا بمبِ هسته ای هم داشته باشه، خطرِ چندان بزرگی برای ما نیست.

- مهرۀ سوخته

وقتیکه اسرائیل دیگه ترسناک نباشه و نتونه جنگ ایجادکنه و اگر هم یک جنگ محدودِ منطقه ای ایجادکنه، طرفهای درگیر سلاحهاشون را از جایی بجز اون مافیای اسلحه خریداری کنند، دیگه اسرائیل فایده ای نداره. دیگه یک مهرۀ سوخته است. آخه مردمِ دنیا و حتّی خودِ مردمِ اسرائیل هم آگاه شده اند. با استفاده از همون قوانین کشوریِ اسرائیل، نمایندۀ مسلمان توی پارلمانِ اسرائیل عضو میشه و درست همچون سی سالِ پیش، یک مسلمان، رئیسِ فلان بیمارستان اسرائیلی میشه و بخاطرِ مدیریّتِ خوبش از دولت تقدیرنامه می گیره. دیگه لولویی وجودنداره و دیگه نمیتونه منافعشون را تأمین کنه. باید دچار جنگ داخلی بشه. باید جناحهاش بجونِ هم بی افتند. باید آخرین درخواستهای سلاح نیز از این طریق ارائه بشه و آخرین دلارهای غیر مشروع نیز جذب بشه. ستون تا ستون فرج است.

هیچ نظری موجود نیست: